Piazza in a room by Wutopia Lab

میله را با چوب مشکی و گا،ی ورودی و میدان را با سنگ سفید پوشاندم. کف به طور کامل در پارکت سنگ سفید با پنجره های پاپ آپ است. زوایای سنگی از جمله طاقچه ها به طور پیوسته رزوه می شوند. شما می تو،د طاقچه را روی زمین در ورودی با شمع ببینید، در حالی که طاقچه در دید، نمایانگر ورودی غار، محوطه سبز رنگ، نوار سیاه و بنای سفید پشت آن به سختی قابل مشاهده است. این خیلی معماری نیست، اما دکوراسیون هرگز گناه نیست، این همان حس کمی است که ما برای ارضای خود به آن نیاز داریم.

کافه و میدان

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 6

شانگهای من هرگز مینیمالیست نیست. این به یک تزئین بسیار هوشیار، نشانگرهای خاطرات و نمادگرایی نیاز دارد. کف گا،ی ورودی در وسط کاشی‌هایی از اصطبل‌های پیدا شده در زمان بازسازی قرار دارد. نماد نعل ، به یاد اصطبل نیز بر روی طاق های ستون در نوار سیاه دیده می شود. نماهای بلند، تومت های لعابدار، کفپوش های چوبی و کاشی های سبز دست ساز موزه سیاه، شانگهای را واقعی و غیرواقعی در خاطره خود شکل می دهد که با سقف شیشه ای رنگارنگ الهام گرفته از گی، قهوه دراماتیک شده است.

کلیپی از شهرک میکرو

می‌تو،د کافه‌های ژاپنی، کره‌ای، آمریکایی، تایو، یا آسیای ج، شرقی را بیابید، و حتی می‌تو،د یک کافه ژاپنی دهه 1980 تایو، ویران شده اما با افتخار نگهداری شده را در جاده یونگ‌کانگ بیابید، اما یکی از آنها وجود ندارد که نماینده شانگهای باشد. با این حال، شانگهای سابقه طول، در کافه ها دارد. در مقاله ایلین چانگ با ،وان “صداهای دوگانه” که در سال 1945 در مجله تیاندی منتشر شد، او با این جمله شروع می کند که وقتی با دوستانش بیرون می رود، مهم نیست آنها چه می کنند، آنها همیشه در یک کافه قرار می گیرند. در آن زمان، کافه‌ها در شانگهای مکان‌های رایج شهر بودند که نوشیدنی و تنقلات سرو می‌،د، اما می‌توانستند سالن‌های رقص، اتاق جلسات، کتابخانه‌ها، مراکز اطلاعاتی و مکان‌های اجتماعی باشند.

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 15

وقتی مشتریان از طریق پاساژ در جاده هوانگپی ج،ی وارد شدند، ابتدا باید از طریق یک دهلیز مش، و یک سرویس بهداشتی عمومی به کافه برسند. تصمیم گرفتیم سه درب شیشه ای را برداریم و هشتی را به فضایی مبهم تبدیل کنیم، ایو، که طنین انداز طناب نماهای داخل ساختمان است. از آنجا درها را باز کردیم و چند پله به سمت کافه بار رفتیم. ،مت نوار مشکی ،مت دسته «دسته چاقو» است و فضای سرویس ،مت اصلی را اشغال می کند. ما راهرو را به یک صفحه نمایش و محل نشستن معمولی تبدیل می کنیم. در یک طرف دروازه، یک محوطه انتظار بیرون‌آوری ساخته شده از آجرهای سبز دست‌ساز و یک گا،ی کوچک با همکاری موزه تاریخی شانگهای قرار دارد، جایی که با دیدن قهوه‌های بیرون‌آوری که از یک قاب مخفی پخش می‌شود، شگفت‌زده خواهید شد.

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 13

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 7

زیور آلات

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 14

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 3

مدیریت فضای داخلی در واقع دشوار است زیرا یک ستون بزرگ نیز در مرکز وجود دارد. عمومی ترین مکان گونه شناسی شهری این میدان های کوچک در اروپا خواهد بود. تصمیم گرفتم با ،یب ،اصر ساختم، مختلف در یک مربع انتزاعی در طبقه اول ساختمان غربی، با ارجاع به یک زبان الگو، یک مکان معمولی شاد، یک کافه شانگهای ایجاد کنم (کریستوفر ال،اندر، موری سیلورستاین و سارا ایشیکاوا، 1977).

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 11

منبع

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 9

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 12

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 1

پیازا در یک اتاق آزمایشگاه wutopia 16

رژیم غذایی از قهوه شکل دسته چاقو دارد. اداره میراث فرهنگی خواستار حفظ نما شد. ضمناً ساختمان غربی اصطبل سابق سالن ، دو، بوده و پنجره های نما همگی مرتفع بوده و نیاز به شیشه مات دارند که باعث کمبود نور داخلی و نمای بیرونی می شود.

قهوه Mapoly، از ستون تا موزه با سالن های نمایشگاه، سپس با پای پیاده تا میدان با ستون، قطعه ای از شهر مینیاتوری است که من تصور می کنم. این “Pi،a in a Room” را گسترش دهید، آنگاه شهر ایده آل من است – شانگهای.

ستون مرکزی به ،وان یک بنای یادبود با حوض آرزوها، که پشت آن ،متی از رمان من حک شده است، دوباره طراحی شده است. در اطراف آن پلکان، ستون، صحنه با شومینه و جعبه شیشه ای به ،وان بالکن وجود دارد. ممکن است گل، قهوه، کمی شراب، عشق، شایعات، حیوانات خانگی، ایستادن، آهنگی ناگه، از خاطرات الحمرا و یک تانگوی بداهه وجود داشته باشد. ممکن است بی قراری، نشاط و همچنین حسادت پنهان وجود داشته باشد.

در انتهای موزه یک درب کشویی فولادی ضد زنگ با یک ستون سفید در پشت آن قرار دارد. کف ستون تا سطح موزه برافراشته شده است، به طوری که پنجره های بلند به اندازه یک انسان می باشد. از روی ستون، پله ها مردم را به میدان سفید هدایت می کنند. وقتی از میدان به عقب نگاه می‌کنیم، میله سیاه در ستون سفید قرار گرفته است، جایی که مردم می‌توانند هنگام تماشای کمدی در میدان بنشینند و استراحت کنند و بنوشند. و ستون کنار دیوار بیرونی پر از کاناپه های کم ارتفاع بود، بازنویسی از برداشت من از کافه های قلیان استانبول. خورشید از میان دود جاری در ستون می درخشد. راحت باش زندگی همینطوره

THE قهوه در طبقه اول ساختمان غربی پلمپ شده است. ناگهان به ذهنم رسید که اگر نمای داخلی را بیرونی بدانم، آیا فضای اصلی بیرونی نیست؟ چنین فضای بیرونی می تواند مهر و موم را بلند کند.